RadioChavoshi
این دل شکسته رو میخوام چیکار
دل پینه بسته رو میخوام چیکار
وقتی چشم تو صدام نمیزنه
این صدای خسته رو میخوام چیکار
من میخوام زندگیمو دور بریزم
آینه ی شکسته رو میخوام چیکار
بغض سنگین گره خورده ای که
تو گلوم نشسته رو میخوام چیکار
منو از یاد ببر بذار از یاد برم
چی از این غم بهتر بذار از یاد برم
منو از یاد ببر بذار از یاد برم
چی از این غم بهتر بذار از یاد برم
RadioChavoshi
بی تو با اینکه دارم روزگار سختی
اما خوشحالم که میبینم خوشبختی
حالا میفهمم که تنها بودن چه بده
کاش به گوشت برسه سر من چی اومده
شنیدم دور و برت هنوزم کیا بیاست
کاش بدونم این روزها دل تو دست کیاست
عزیزم دوست ندارم دیگه سر بارتو شم
با رقیبام خوش باش منم اینجوری خوشم
دلم از دوری تو داره از پا در میاد
روزگار سخت من نمیخواد به سر بیاد
RadioChavoshi
همه میگن دل سنگت واسه من نداره جایی
منم از تو خیلی خستم از تو که سر به هوایی
تو خودت خواستی دل من همش از تو رو بگیره
تو خودت خواستی که عشقت توی قلب من بمیره
دل من دلخور و خسته از منو سادگیامه
حالا عاشقی که داشتی توی فکر انتقامه
حالا که بُریدم از تو دلم از تو دوره دوره
میشکنم تو قلب سنگ هر چی نیرنگ و غروره
RadioChavoshi
من با زخم زبونات رفیقم
مرهم بزار ،با حرفات ، رو زخم عمیقم
با توام که داری به گریه م می خندی
کاش میشد بیایی و به من دل ببندی
تنها بودن یه کابوس شومه عزیزم
کار دل نباشی تمومه عزیزم
تو تو چشمات تو حرفات چی داری
که داری جوونیمو یادم میاری
وقتی نیستم کی سر رو زانوت بذاره
این تنهایی نگو که تمومی نداره
RadioChavoshi
بگو چه مرگته که دوباره میخونی
دوباره بی فایدس خودت که میدونی
بگو چه مرگته که بازم پر از حرفی
سراپا عطشی تو این شب برفی
هنوز منتظری بیاد و یار تو شه
بهار تو مرده دلت چقدر خوشه
پرنده ای اما اسیر کوچ خودت
همیشه هم میرسی به هیچ و پوش خودت
نگاه به آینه بکن چقدر شکسته شدی
شکستن اما چه بد شکسته شدی
سحر تو راه و تو دوباره بی تابی
چه مرگته دل من چرا نمیخوابی
نگو بهار چی شده پرنده غمگین
برای هیچ کی نخون به پای هیچ کی نشین
نگو بهار چی شده پرنده غمگین
برای هیچ کی نخون به پای هیچ کی نشین
RadioChavoshi
دلت را خانه ی ما کن با صفا کردنش با من
به ما درد خود افشا کن مداوا کردنش با من
بیافشان قطره ی اشکی که من هستم خریدارش
بیاور قطره ی اخلاص دریا کردنش با من
به ما گو حاجت خود را اجابت میکنم انی
طلب کن هرچه میخواهی مهیا کردنش با من
بیا قبل از وقوع مرگ روشن کن حسابت را
بیاور نیک و بد را جمع منها کردنش با من
اگر گم کردی ای دل کلید استجابت را
بیا یک لحظه با ما باش پیدا کردنش با من
اگر عمری گنه کردی مشو نومید از رحمت
تو نامه توبه را بنویس امضا کردنش با من